محمد مهدي عباسي نسبمحمد مهدي عباسي نسب، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

محمد مهدی کوچولو

به افتخار پدرم...

1392/3/18 17:08
178 بازدید
اشتراک گذاری
به افتخار پدرم( بابا ابراهیم)
 
به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانش گریه ی فرزندش رو دید، ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش !

به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...!!!

به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد

به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف می پوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش، اما بچه اش خجالت می کشه به دوستاش بگه این پدرمه!

به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن..

همیشه مادر را به مداد تشبیه می کردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …




پدرم هر وقت می گفت «درست می شه» ... تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ می باخت...!

وقتی پشت سر پدرت از پله ها می یای پایین و می بینی چقدر آهسته می ره ، می فهمی پیر شده! 
وقتی داره صورتش رو اصلاح می کنه و دستش می لرزه ، می فهمی پیر شده! 
وقتی بعد غذا یه مشت دارو می خوره ، می فهمی چقدر درد داره اما هیچی نمی گه... 
و وقتی می فهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت می خواد بمیری
 
پدرم ،تنها کسی است که باعث می شه بدون شک بفهمم فرشته هاهم می تونن مرد باشن 
 
 به سلامتی هرچی پدره...
 
 
 
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

علی(پسر عمو)
18 خرداد 92 21:18
الهی فدات بشم.ناز و یکی یدونه


ممنون از ارسال نظرتون
مرضيه (مامان محمدمهدي)
21 خرداد 92 13:15
الهي خدا بابا ابراهيم رو براي گل پسري حفظ كنه


ممنونم. خدا همه مامان و بابا ها رو براي بچه ها نگه داره